ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
یکی یکی اعدادی که به اندازه لباسهایت اضافه میشود. نیم نیم شمارههایی که در فواصل کم نمره کفشت را بیشتر میکند. دانه دانه کلماتی که بر در دایره لغات محدودت با تلفظ خاص خودت، افزون میشود. سانت سانتی که روی قدت مینشیند. میل میل وزنی که هن هن مادر را برای رسیدن به خانه، در میآورد. شمارش مرواریدهای سرزده از لثههایت که از انگشتان دست مادر تجاوز میکند. انگشتان فرو رفتهات در گواش که بر سپیدی دفتر، چشم چشم دو ابرو میکشد؛ همهاش میشود عاشقانههای یک مادر. میشود دلهرههایی دلچسب. لذتهای پر از دلشورهای که تا کسی مادر نشود نمیفهمد. اما این عاشقانهها دِین به دنبال خود میآورد، دِینی بسیار سنگین.
.: بابا برام یه لاله چید، منو تو آغوشش کشید :.
.: درد دلامو که شنید حرف حسین و پیش کشید :.
.: خونم مگه رنگین تره خون حسینه :.
.: جونم مگه شیرین تره جون حسینه :.
.: یه جون اگه دادم به راه دین و ایمون :.
.: صد جون، هزارونش به قربون حسینه :.