ای تربت گمگشته ات دارالسلام انبیا *** صحن بقیع خلوتت بیت الحرام انبیا
تنها نه مام احمدی مام تمام انبیا *** از کوثر احسان تو لبریز جام انبیا
عشق یعنی دل سپردن در الست *** از می وصل الهی مست مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا *** یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق یعنی جلوه صبر خدا *** شرم ایوب نبی از مرتضی
عشق یعنی صبر در هنگام خشم *** عشق یعنی جای سیلی روی چشم
عشق بر دل ها شهامت میدهد *** عشق بر غم ها حلاوت میدهد
عشق بر دلداده فرمان میدهد *** عاشق جان داده را جان میدهد
عشق باعث شد که دل سامان گرفت *** پشت درب خانه زهرا جان گرفت
عشق یعنی انقلاب فاطمه *** عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیت الاحزان خراب فاطمه *** عشق یعنی صحبت بی واهمه
حیدر در بند پیش فاطمه
آن که خود مرد دلیر جنگ بود ***دستگیر فرقه ای صد رنگ بود
عشق یعنی عاشقی در تار و پود *** گردش دستاس با دست کبود
عشق یعنی گریه های حیدری *** دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینه ای *** جای میخ در به روی سینه ای
عشق یعنی انتظار منتظر *** سینه ای مجروح از مسمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین *** رد خون سینه بر روی زمین
اطاعت مخلوق در معصیت خالق روا نیست.
فرازی از وصیت نامه ی شهید حسین حق گویان که در سن هجده سالگی در جزیره ی فاو به شرف شهادت نایل شد.
پدرم ومادرم و خواهرانم،شما هم مانند مادران دیگر آرزو داشتید که روزی در دامادیم شرکت کنید،اما عروس من در جبهه های نبرد است و عروسی من شهادت در راه اوست.سوت خمپاره ها و صدای شلیک مسلسل ها صیغه ی عقدم را می خوانند ونقل شب دامادیم رگبار گلوله های کافران است و سنگر خونین رنگم حجله گاهم است.آری پدرم و مادرم نام فرزندم پیروزی است و آزادی است.بعد از پیروزی و فتح کربلا در کنار قبر شش گوشه اش یادم کن وبرای آمرزش گناهانم دعایم کن.